آیا هوش مصنوعی میتواند خلاقتر از انسان باشد؟
در دنیای امروز، هوش مصنوعی با سرعتی شگفتانگیز در حال پیشرفت است و مرزهای تواناییهای ماشینها را جابجا میکند. یکی از حوزههایی که همواره تصور میشد انسان در آن رقیبی ندارد، خلاقیت است. اما آیا واقعاً چنین است؟ آیا هوش مصنوعی میتواند در زمینهی خلاقیت، انسان را پشت سر بگذارد؟ یک آزمایش جدید، پاسخ جالبی به این سؤال داده است.
ChatGPT-4 و انسان در آزمون خلاقیت
در یک مطالعه که در دانشگاه آرکانزاس آمریکا انجام شده است محققان به بررسی توانایی خلاقیت هوش مصنوعی ChatGPT-4 در مقایسه با انسان پرداختند. نتایج این تحقیق در مارس ۲۰۲۴ منتشر شد. در این آزمایش، ۱۵۱ شرکتکنندهی انسانی در سه آزمون طراحی شده شرکت کردند. در این آزمون تفکر واگرا که شاخصی از تفکر خلاق محسوب میشود بررسی شد. این افراد در این آزمایش با ChatGPT-4 در زمینهی خلاقیت رقابت کردند. نتایج این آزمایش نشان داد که هوش مصنوعی، پاسخهای اصیلتر و دقیقتری نسبت به انسانها ارائه داده است.
تفکر واگرا در خلاقیت چیست؟
اما تفکر واگرا دقیقاً چیست و چرا در سنجش خلاقیت اهمیت دارد؟ تفکر واگرا، توانایی ایجاد راهحلهای منحصر به فرد برای سؤالاتی است که پاسخ مشخصی ندارند. به عنوان مثال، «بهترین راه برای جلوگیری از بحث سیاسی با والدین چیست؟» در آزمایشی که اشاره شد، ChatGPT-4 پاسخهایی خلاقانهتر و متنوعتر نسبت به شرکتکنندگان انسانی ارائه کرد.
موارد آزمونهای خلاقیت انسان و ChatGPT-4
در این آزمایش، سه آزمون مختلف برای سنجش تفکر واگرا در خلاقیت استفاده شد. اولین آزمون، «کاربرد جایگزین» نام داشت که از شرکتکنندگان خواسته میشد استفادههای خلاقانهای برای اشیاء روزمره مانند طناب یا چنگال ارائه دهند. دومین آزمون، «تکلیف پیامدها» بود که در آن شرکتکنندگان باید نتایج احتمالی موقعیتهای فرضی، مانند «اگر انسانها دیگر به خواب نیاز نداشتند چه میشد؟» را تصور میکردند. سومین آزمون، «تداعیهای واگرا» نام داشت که از شرکتکنندگان خواسته میشد ۱۰ کلمه با فاصله معنایی زیاد تولید کنند.
برتری هوش مصنوعی در آزمون خلاقیت
پاسخهای ارائه شده در این آزمونها، از نظر تعداد، طول و تفاوت معنایی بین کلمات ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که ChatGPT-4 در هر سه آزمون، پاسخهایی اصیلتر و دقیقتر نسبت به انسانها داشته است. به عبارت دیگر، هوش مصنوعی پتانسیل خلاقیت بالاتری را در این آزمونهای تفکر واگرا نشان داد.
محدودیتهای آزمایش خلاقیت
اگرچه این یافتهها هیجانانگیز هستند، اما محققان به برخی محدودیتهای این مطالعه نیز اشاره کردند. آنها بیان داشتند که معیارهای مورد استفاده در این آزمایش، تنها بخشی از پتانسیل خلاق را میسنجند و مشارکت در فعالیتها یا دستاوردهای خلاق، جنبه دیگری از سنجش خلاقیت فردی است. همچنین، هدف این مطالعه، مقایسه پتانسیل خلاق هوش مصنوعی با افراد عادی بود، نه لزوماً با افرادی که خلاقیت بالایی دارند.
تفاوتهای هوش مصنوعی و انسان در پاسخ به سؤالات خلاقانه
نکتهی مهم دیگری که محققان به آن اشاره کردند، این بود که هوش مصنوعی، برخلاف انسان، عاملیت ندارد و برای عملکرد خلاقانه، به کمک یک کاربر انسانی وابسته است. بنابراین، پتانسیل خلاقانهی هوش مصنوعی تا زمانی که توسط یک انسان درخواست نشود، در حالت رکود باقی میماند. علاوه بر این، در این مطالعه، مناسبت پاسخهای ارائه شده توسط ChatGPT-4 ارزیابی نشد. بنابراین، اگرچه هوش مصنوعی ممکن است پاسخهای بیشتر و اصیلتری ارائه کرده باشد، اما شرکتکنندگان انسانی ممکن است پاسخهایی متناسب با دنیای واقعی داده باشند.
چالشهای سنجش خلاقیت بین انسان و هوش مصنوعی
یکی از محققان این مطالعه، کیم آوا، به چالشهای سنجش خلاقیت اشاره کرد و گفت که باید به طور انتقادی بررسی شود که آیا آزمونهای رایج تفکر واگرا، معیارهای کاملی برای ارزیابی طیف گستردهای از تفکر خلاق هستند یا خیر. این موضوع، لزوم بازنگری در شیوههای سنجش خلاقیت را مطرح میکند.
آینده همکاری انسان و هوش مصنوعی در خلاقیت
در نهایت، اگرچه این مطالعه نشان داد که هوش مصنوعی در آزمونهای خلاقیت، عملکردی بهتر از انسان داشته است، اما این به معنای جایگزینی کامل خلاقیت انسانی نیست. محققان معتقدند که در آینده، هوش مصنوعی میتواند به عنوان ابزاری برای الهام بخشیدن و کمک به فرآیند خلاقیت افراد عمل کند. بنابراین، به جای رقابت، شاید بهتر باشد به همکاری و تعامل سازنده میان انسان و هوش مصنوعی در زمینه خلاقیت بیندیشیم.